عخش من ریحانه

 

وقتی توامدی و دستت را به سویم دراز کردی گفتم از قفس چه می دانی


گفتی :ازادی


از تنهایی:گفتی هم زبانی


از محبت :عشق


از دوستی:صداقت


از بهار :طراوت


از سفر :انتظار


از جدایی:؟؟؟؟؟؟؟


باز هم گفتم از جدایی:سکوته تو مرا شکست و به گریه انداخت به

چشمانت نگاه کردم و گفتم بگو ...


تو اغوش به رویم گشودی و گفتی :جدایی..هرگز...


بی تو من میمیرم

 



نوشته شده در چهار شنبه 30 شهريور 1390برچسب:,ساعت 10:22 توسط حمید| |

Design By : Night Melody